بهترین دوستانش ، بچه های جنوب شهری بودند.
دوربینی داشت ، عالی و گران قیمت.
شهید که شد ، متوجه شدیم ، داده به یکی از همان رفقایش .
- حسن ! پس کاپشن و کلاهت کو ؟ چه کارشون کردی ؟
- یکی از دوستانم سردش بود ، دادم او بپوشه.
- پس خودت چی ؟
- خنده کنان حرف را عوض کرد.
هم کیش موج ، ص 26 و 47