onf['{Doc_Rate_Box}']['cache_html'] = '0'; $conf['{Doc_Rate_Box}']['func'] = 'Get_Doc_Rate_Box'; ?>onf['{Doc_Rate_Box}']['cache_html'] = '0'; $conf['{Doc_Rate_Box}']['func'] = 'Get_Doc_Rate_Box'; ?> راهيان نور - دلنوشته/دفاع مقدس، روایتِ عصر عاشقی - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چهل سالگی حماسه؛

دلنوشته/دفاع مقدس، روایتِ عصر عاشقی

1 مهر 1399 ساعت 8:28

اصفهان-راهیان نور-کمتر واژه ای است که بیکران معنا از آن بجوشد، از دلدادگی تا وارستگی، از خاک تا افلاک، از خاکریز تا سیم خاردار، از خلوص تا شهادت، براستی رمز این نبرد غرورآفرین چه بود که تاریخ تا همیشه به حرمت آن ایستاده است.


به گزارش راهیان نور؛ چگونه می توان آن همه شور و سرمستی دل ها را آنگاه که زیر رگبار باروت و خمپاره در جست و جوی معبود به خود می لرزید یافت، آن روزهای پرالتهاب مگر از کدام تقویم سر برآورده بودند که تا سال ها بعد همچنان پیش ساحت چشم ها تداعی می شود.

روزهایی که دل ها درست شبیه جبهه ها خاکی بود، نه ادعایی بود و نه اسارت ها و دلبستگی های امروز، آنقدر که "سبکبالان خرامیدند و رفتند"، آنقدر که "شهدا ماندند و زمان ما را با خود برد."

چه رمزی در ورای این حماسه نهفته است که هنوز "کربلا کربلا ما داریم می آییم" در گوش جان ها شنیده می شود، هنوز حوالی خزان که می شود یاد آن روزگارانِ سرشار از گلوله و خاکریز و شقایق، بند دل ها را می لرزاند.

هنوز پژواک" الله اکبر" رزمنده ها از دور به گوش می رسد، شاید باورش کمی سخت باشد اما هنوز صدای موج آرام کارون آن هنگام که شیرمردان میهن به دل آب زده اند به گوش می رسد، هنوز یاد شلمچه، خرمشهر و فکه حتی سنگرها، نماز شب ها و بغض نیمه شب مردان خدا در پستوی خاطرات نقش می بندد.

از نخلستان های جنوب تا مدرسه های زخمی از خمپاره، از قرچ قرچ تانک های بعثی ها در کوچه و گذر خونین شهر، از صدای آشنای بیسیمچی تا نوای گرم سرودها و حماسه سرایی ها، وه که چه قدر همه چیز زنده و نزدیک است، گویی این رزمنامه سراسر شوریدگی هر لحظه از مبدا معرفت سروده می شود.

دفاع مقدس موسم روییدن لاله ها در ابدیت است، هنگامه بازگشت به روزهایی که جبهه و پشت جبهه یکرنگ بیشتر نداشت، روزهایی که زن و مرد، کوچک و بزرگ و پیر و جوان با اراده ای پولادین و برآمده از غیرت و همت ایستادند تا قطعه خاکی از میهن به یغما نرود.

در وصف آن همه شوریده حالی چه می توان گفت وقتی هنوز پس از گذر از آن سال ها، درست وقتی در خود و روزمرگی ها گم می شویم کاروان شهدا می آید تا خود را بیابیم تا راه را بیراهه نرویم، آری هنوز نام کوچه ها قرارگاه عاشقی است، کوچه هایی که بر سر در هر یک لاله ای روییده تا بار دیگر باور کنیم "شهید زنده است"

این بزنگاه عاشقی، یادآور پیکار و مجاهدت دلاورمردانی است که تنها سلاحشان در برابر هجمه بزرگترین قدرت های جهان، ایمان ، شجاعت و اشتیاق به شهادت بود، رزمندگانی که زیر آوار گلوله های بی امان دشمن شاهکار بی نطیر دفاع مقدس را خلق کردند.

آن روزها که فرزندان ایران از گوشه و کنار جغرافیا و از کاخ های مجلل تا خانه های محقر در دور افتاده ترین روستاها خود را به جبهه ها رساندند، یکرنگ شدند و چون قطره به دریای بیکران شهادت پیوستند، آنها که تا به امروز نشانی از پیکرهایشان نیست، گویی از اسارت تن نیز رها شدند و رفتند تا جاودانه شوند.

در این دریای معرفت و شهادت ، نام و یاد ۲۲ هزار و ۵۲۹ شهید ۵۰ هزار جانباز و سه هزار و ۵۵۷ نفر آزاده استان اصفهان نیز در گاهشمار دفاع مقدس می درخشد.

انتهای پیام/


کد مطلب: 15938

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/note/15938/دلنوشته-دفاع-مقدس-روایت-عصر-عاشقی

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com