کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دلنوشته؛

برای شهدا...

فاطمه ستاری

22 اسفند 1398 ساعت 12:08

شهرکرد- راهیان نور- شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود گرفتار نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کند و به آسمان پر بکشد...


به گزارش راهیان نور؛ فاطمه ستاری به مناسبت روز بزرگداشت شهدا دلنوشته ای نوشته است که متن آن در ادامه آمده است؛
شهید...
چه نام زیبایی!
چقدر آرامش دهنده!
گویی دنیا با این نام نورانی می‌­شود!

شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود درگیر نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کرده و به آسمان پرواز کند.

شهدا از تبار عاشوراییان و از نسل مالک و عمار هستند. آنها بازار اخلاص را در خاکریزها و سنگرهای جبهه
می‌­ساختند؛ زمزمه­‌های توسل و کمیل و ندبه­‌هایشان گوش فلک را کر می­‌کرد و خاری در چشم دشمنان بود. لباس‌­ها و پوتین­‌های خاکی­شان نشان از یک­دلی و یک­رنگی آن­ها بود. قرآن­‌های کوچکی که در جیب پیراهن خود داشتند، آرامش قلبی و پشت و پناهشان بود. چه بسا معجزه­‌هایی که بخاطر وجود همین قرآن پر برکت در جیب رزمندگان اسلام اتفاق افتاد!

امام خمینی(ره) چه خوب می‌­فرمایند: «ما را چه رسد که با این قلم­‌های شکسته و بیان‌­های نارسا در وصف شهیدان، جانبازان، مفقودان و اسرایی که در جهاد فی سبیل‌­الله جان خود را فدا کرده‌­اند یا سلامت خویش را از دست داده‌­اند، مطلبی نوشته و سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی کرده‌­اند»

به راستی که همین طور است. تا کنون با خود فکر کرده‌­ایم که چقدر برای معرفی شهدا و رزمندگان به نسل­‌های بعدی­‌مان تلاش کرده‌­ایم؟ چقدر توانسته­‌ایم از این شهدای والا مقام الگو بگیریم؟ چقدر حقی را که بر گردنمان بوده‌­است، ادا کرده‌­ایم؟

" ما عکس شهدا را می‌­بینیم ولی عکس شهدا عمل می­‌کنیم" تأسف؛ تأسف؛ تأسف... .
رسول اکرم(ص) می‌­فرمایند: «هر کدام از شهدای آخرالزمان، برابر 20 شهید جنگ بدر است». پروردگارا! یا رب­‌العالمین! به حق محمد مصطفی(ص) لیاقت شهادت در آخرالزمان را نصیبمان بگردان.... .
شهید مرتضی آوینی بزرگ، با قلم زیبا و معجزه‌انگیز خود در مورد شهدا نوشته ­است: «پندار ما این است که ما مانده­‌ایم و شهدا رفته­‌اند؛ اما واقعیت آن است که زمان ما را با خود برده‌ ­است و شهدا زنده‌­اند»
همچنین شهید محمد عبدی، زندگی بی‌شهادت را ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ دانسته ­است.
سخنان بسیاری در مورد "شهید و شهادت" در وصیت­نامه شهدای عزیزمان می­‌درخشند اما وقت محدود ما گنجایش پرداختن به تمام آنها را ندارد.

شهادت راهی است برای حرکت در مسیر حق و نیل به وعده الهی و بهشت جاویدان که نصیب هر انسانی نمی­‌شود. شهدا برای رسیدن به این وعده حق، از خانه، خانواده و لذت­‌های زودگذر دنیایی دل کنده و چه بسیار زجرهایی که متحمل شدند تا به آرزوی صادق خود رسیدند.

یکی با ضرب گلوله تانک و از دست دادن سر خود همچون اربابمان ابا عبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. دیگری راه حضرت علی اصغر(ع) را در پیش گرفت و با لب تشنه و تیری زیر گلوی خود شهادتین را زمزمه کرد. یکی دیگر همچون حضرت ابوالفضل(ع)، دستان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد و شربت گوارای شهادت را نوشید. افرادی نیز با استشمام گازهای شیمیایی، چشم و پوست و جسم خود را از دست دادند و با دل و جان به معشوقه خود رسیدند. دختری می­‌گفت : «پدر من سرفه نمی­‌کند؛ او برای شهادت پرپر می­‌زند».

ما هنوز شهادت بی درد را می‌­طلبیم؛ غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمی­‌دهند. شهدا از گناهان دوری کردند تا شهادت نصیبشان شد. کاش گناهان ما هم مثل شهدا، ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت بود؛ اما امان از گناهان ما خطاکاران... .

خواهر شهیدی در شهر سامان چهارمحال و بختیاری می­‌گفت: «خداحافظی آخر برادرم با خداحافظی‌­های قبلش فرق می­‌کرد. دلمان به آشوب افتاده بود؛ تا اینکه بعد از مدتی خبر شهادت او را برایمان آوردند ولی پیکر او به شهر منتقل نشده بود و ما هم طاقت بی‌تابی­‌های مادر داغدارمان را نداشتیم. بنابراین برادر دیگرم که در جنگ 8 ساله دفاع مقدس حضور داشته و اکنون جانباز است، برای یافتن پیکر شهیدمان به محل شهادت رفت و چندین روز به دنبال او گشت؛ تا اینکه بالأخره پیکر سرد و بی­روح و زخمی او را یافت و مقدمات برگشت به شهر را فراهم کرد.»

همچنین مادر شهیدی در شهرستان کیار تعریف می­‌کرد: «در زمان جنگ تحمیلی، سه پسرم به جبهه رفته و از ما دور بودند. هر گاه بلندگوی تعبیه شده در وانت بسیج روستا به صدا در می‌­آمد و صدای " بسم رب­‌الشهدای والصدیقین" به گوش می­‌رسید و می­‌خواست اعلامیه شهادت یکی از رزمندگان را بخواند، من از ترس اینکه نکند یکی از پسرانم شهید شده ­است، از هوش می­‌رفتم». مادر است دیگر.... ؛ هرچند که با اعزام فرزندان دلبند خود به جبهه جنگ موافقت کرده ­بود اما ترس از دست دادن آن­ها در وجودش موج می­‌زد.

سلام بر شهدا...

می­‌گویند سلام کردن مستحب و جواب سلام واجب است. شهدا هم که زنده‌­اند و نزد پروردگار خویش روزی می­‌گیرند؛ پس صدای سلام ما را می‌­شنوند و قطع به یقین پاسخ خواهند داد. پاسخ شهدا به سلام ما بسیار پر برکت است و برایمان دعا می­‌کنند. بیایید همه با هم سلامی بر روان پاک و مطهر شهدا داشته باشیم؛ به امید آن که روز قیامت شفاعتمان کنند و دستمان را بگیرند.

سلام بر شهدا!

سلام بر آن­هایی که قد خمیده کردند و دولا دولا راه رفتند تا ما اکنون قد علم کرده و با آرامش و امنیت در جامعه حضور یابیم.

سلام بر آن­هایی که از نفس افتادند و جان خود را فدای میهن کردند تا ما اکنون از نفس نیفتیم و با خیال آسوده زندگی کنیم.

سلام بر آن­هایی که هر چه داریم، از رشادت­‌ها و جان­فشانی‌­های آن­هاست.

سلام بر تربت پاک شهدایی که خون سرخ خود را فدا کردند تا سر سبزی میهن اسلامی نصیب دشمن نشود.
سلام بر شهادت که بزرگترین نتیجه شهادت است... .

22 اسفندماه روز بزرگداشت شهدا و تجدید میثاق با آرمان­‌های شهیدان است. این روز همزمان با سالروز تأسیس بنیاد شهید در سال 58 به فرمان امام خمینی(ره) به این عنوان نامگذاری شد. این روز بزرگ در کشور ایران و یاد و خاطره شهدای اسلام را گرامی می­‌داریم.

انتهای پیام/


کد مطلب: 15381

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/note/15381/شهدا

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com