کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

سیره شهدا

اوّل دیگران!

شهید نوروزعلی امیر فخریان

20 خرداد 1395 ساعت 7:26


مرخصی آمده بود. برای زیارت حرم امام رضا(علیه السّلام) به مشهد آمد. چند روزی که پیش ما بود، برای برگشتن به جبهه لحظه شماری می کرد.
به او گفتم: چرا از جبهه اومدی؟ من تو رو می شناسم. دل تو اون جاست.
گفت: « اگر دلواپسی دانش آموزان و مردم روستا نبود، نمی آمدم.»
با ناراحتی گفتم: خانواده ات چی؟ اونها واجب ترند. یک مدت پیش خانواده ات نبودی، با این حال مردم برایت مهم ترند؟
گفت: « اونها خدا را دارند. وقتی دوستان خوبی مثل شما هستند، خیالم از اونها راحته!»
بعد خندید و گفت: « باید اول به فکر دیگران باشیم، بعد خودمان». هر شب نوبت آب برای یک نفر بود. در مسجد آب را تقسیم می کردیم. با چند تا از بچّه ها می رفتیم.
نوروزعلی بعد از نماز گفت: « بچّه ها امشب کسی میاد تا زمین ها را آب بدهیم؟»
یکی از بچّه ها گفت: « نوروز علی! زمین تو آب درست و حسابی نخورده. باید به آنجا برسیم.»
من گفتم: هر وقت نوبت آب زمین نوروز بود، او یک ساعت زودتر جلوی آب را می بست و آب را به زمین افراد دیگر می فرستاد!
بلند شد و گفت: « این حرف ها تعارفه. کسی می یابد امشب بریم؟ یا علی»

کتاب حدیث شهود، صص 26و 40


کد مطلب: 7329

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/7329/او-ل-دیگران

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com