مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۷
کد مطلب : ۳۲۷۴

آيت الله شهيد صدوقي؛ چهارمين شهيد محراب و الگوي فضيلت

آيت الله شهيد صدوقي؛ چهارمين شهيد محراب و الگوي فضيلت
به گزارش راوی راهیان نور

نام و نسب
در سال 1327 ه . ق در يزد و در خانواده‏اي روحاني كودكي‏زاده شد كه او را محمد نام نهادند. پدرش مرحوم ميرزا ابوطالب از عالمان وارسته آن سامان بود كه در مسجد روضه محمديه، معروف به حظيره اقامه جماعت مي‏كرد و محل رجوع مردم بود و به جهت خط خوشي كه داشت، در تنظيم اسناد عقود و معاملات مردم مي‏كوشيد.
 
نسب شريف «صدوقي» بر اساس آنچه بر سنگ مزار آخوند ملا مهدي كرمانشاهي حك شده است، به چهره والاي شيعه، شيخ جليل فقيه، ابو جعفر، محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي، معروف به «شيخ صدوق» رحمه‏الله مي‏رسد.
 
تحصيل و تدريس
 
وي در سايه سرپرستي مرحوم ميرزا محمد كرمانشاهي، پسر عموي خود، به تحصيل علم پرداخته، شرح لمعه و قوانين را در مدرسه عبدالرحيم خان يزد خواند. در سال 1348 ه . ق براي ادامه تحصيل راهي حوزه كهن اصفهان شد، و پس از يك سال عازم شهر جهاد و اجتهاد، يعني قم گرديد.
 
اقامت وي در قم مصادف است با ششمين سال سلطنت استبدادي رضا خان و اوج حملات وي به روحانيت كه همزمان جوّ ارعاب و تهديد «امنيه‏هاي» رضا خاني بيداد مي‏كند، پوشيدن لباس روحانيت جرم محسوب مي‏شود، مجلس روضه ممنوع شده، مؤسس حوزه در فشار طاقت فرسا قرار دارد و مردم به پوشيدن كت و شلوار و كلاه پهلوي مجبورند.
 
وي در قم پس از مدتي به درس حاج شيخ عبدالكريم راه مي‏يابد و مورد لطف و توجه خاص ايشان قرار مي‏گيرد و بر اثر اعتماد ايشان، محل رجوع طلاب و حلال مشكلات آنان مي‏شود.
 
از سال 1355 ه . ق آيات ثلاث آن روزگار، سيد محمد تقي خوانساري (1295 ـ 1371 ه . ق)، سيد صدرالدين صدر (1299 ـ 1377 ه . ق) و سيد محمد حجت كوه كمره‏اي (1310 ـ 1373 ه . ق، مشتركا به رتق و فتق امور حوزه پرداختند. در اين راه، آية‏الله صدوقي نيز با همتي بلند و عزمي استوار، به ياري آنان شتافت؛ چنان‏كه خود مي‏گويد:
 
«پس از فوت مرحوم آية‏الله حائري قسمت عمده‏اي از كارهاي حوزه به دوش ما افتاد و علاوه بر توليت مدارس، تقسيم شهريه‏هاي طلاب نيز زير نظر بنده بود.»
 
همزمان با تدبير امور حوزه و تحصيل در محضر آيات ثلاث، خود نيز به تدريس دروس سطح مشغول مي‏گردد و به جهت برخورداري از بيان شيوا و حافظه قوي و محضر خوش، تدريس وي مورد استقبال طلاب جوان قرار مي‏گيرد.
 
آية‏الله صدوقي آن‏گاه كه در محضر زعيم حوزه به تدريس و تحصيل و خدمت به طلاب سرگرم بود، در ايام فراغت نيز براي امرار معاش از دسترنج خويش، به كار كشاورزي در منطقه عباس آباد قم مي‏پرداخت.
 
شروع جنگ جهاني دوم و فرار رضا خان، موجب دميده شدن روح آزادي و شكست پيكره استبداد گرديد. در اين سالها، حوزه علميه قم رونق گذشته را بازيافت و بر اثر سعي و تلاش آيات عظام قم، تعداد طلاب رو به فزوني نهاد.
 
آشنايي با امام خميني رحمه‏الله
 
آية‏الله صدوقي از بدو ورود به قم به دوستي و هم صحبتي با امام خميني رحمه‏الله دل بست؛ به طوري كه هر دو بزرگوار در جلسات و محفل انس يكديگر شركت مي‏كردند. آن شهيد مي‏گويد: «بنده در سال 1349 ه . ق كه وارد قم شدم، دو سه روز پس از ورود، با امام خميني آشنا شدم و كم كم آشنايي ما بالا گرفت و به رفاقت كشيد وگاه در تمام مدت شبانه روز با ايشان بودم.»
بازگشت به يزد
 
آية‏الله صدوقي در پي اصرار مردم و علماي يزد، به ويژه عالم فرزانه مرحوم سيد محمد علي وزيري و ارسال تلگرافهاي گوناگون آنان به خدمت آية‏الله بروجردي و ساير مراجع، و علي رغم داشتن موقعيت ممتاز در شهر قم، به يزد مراجعت مي‏كند و مورد استقبال بي‏نظير مردم آن ديار قرار مي‏گيرد.
 
او با ورود به يزد، حوزه درس تشكيل مي‏دهد و خدمات عمراني و فرهنگي خويش را آغاز مي‏كند. ميزان و نحوه خدمت رساني وي به گونه‏اي بود كه او را به حضرت خضر نبي عليه‏السلام تشبيه كرده‏اند؛ چرا كه گفته‏اند: حضرت خضر عليه‏السلام هر كجا كه مي‏نشست، آنجا سبز و خرم مي‏شد و آية‏الله صدوقي نيز به هر ديار كه قدم مي‏گذاشت، از خودش آثار خير و باقيات صالحات به يادگار مي‏گذاشت.
 
مبارزات سياسي
 
شهيد صدوقي اهل مبارزه سياسي بود و همگام با امام راحل رحمه‏الله همواره با ظالمان زمان خويش در جنگ و ستيز بود. در غائله انجمنهاي ايالتي و ولايتي، به افشاء اين توطئه پرداخت و روحانيت منطقه يزد را جهت مقابله سازماندهي كرد.
 
در جريان موضع گيري قاطع علماء و مراجع بزرگ در مقابل رفراندم قلابي انقلاب سفيد، ايشان نيز در يزد نقش هماهنگ كننده در بسيج مردم و روحانيت را داشت.
 
وي ماجراي حمله وحشيانه به مدرسه فيضيه در سال 1342 ه . ش را محكوم كرد و در ماجراي دست‏گيري امام راحل رحمه‏الله در همان سال از يزد به قم مهاجرت كرد و پي‏گير امور بود.
 
شهيد صدوقي از امضاء كنندگان بيانيه كم نظير علماي اسلامي در اعتراض به انتخابات دوره بيست و يكم و نيز ادامه بازداشت امام خميني رحمه‏الله بود. وي با شنيدن خبر تبعيد حضرت امام به تركيه، در خانه به سوگ نشست و از اقامه جماعت خودداري و ديگران را نيز از اين كار منع كرد و حتي به مؤذنين گفته بود كه اذان نگويند.
 
او مدافع و حامي فدائيان اسلام بود و مرحوم نواب صفوي و سيد محمد واحدي را كه مورد تعقيب بودند، در خانه خود مخفي نگه مي‏داشت.
 
در دوران ستمشاهي به شدت مانع شركت روحانيون در مجالس و مراسم شاهانه بود. با ارسال كمكهاي مالي و وجوه شرعيه به دفتر امام خميني رحمه‏الله در نجف اشرف، موجب تقويت امام مي‏گشت و به فرموده مقام معظم رهبري، در طول يكي دو سال قبل از پيروزي انقلاب براي بيشتر فعاليتهاي انقلاب در سراسر كشور نقش محوري داشت.
 
با پيروزي انقلاب در 22 بهمن ماه سال 1357 آية‏الله صدوقي براي تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي از يزد راهي مجلس خبرگان شد و در اين مجلس شهادت و رشادت خود را در تدوين اصل ولايت فقيه به منصه ظهور رساند.
 
امامت جمعه و نمايندگي امام
 
امامت جمعه و نمايندگي امام، مسئوليت ديگري است كه او از عهده اجراي آن در راستاي حل مشكلات مردم، تعديل تندرويها، تحريض مردم به بازسازي استان و كمك به محرومان و مستضعفان به نيكوترين وجه بر مي‏آيد. او با درايت و كارداني و مديريت بالاي خود به گونه‏اي عمل مي‏كند كه در طول سالهاي بحراني اوّل انقلاب كه هر روز ايران زمين شاهد توطئه‏اي جديد بود، استان يزد از كمند توطئه‏هاي گوناگون در امان مي‏ماند.
 
در روزهاي آغازين بعد از پيروزي، لانه‏هاي توطئه و فساد گروهكهاي چپ و راست را تعطيل مي‏كند و بساط آنان را برمي‏چيند و هر حركت خزنده دشمن را در نطفه خفه مي‏كند. با شروع جنگ تحميلي، سيل كمكهاي مردمي و نيروي انساني را از يزد راهي جبهه‏هاي نبرد مي‏كند و خود نيز در بعضي عمليات افتخار آفرين حضور مي‏يابد و گرمابخش فضاي جبهه‏ها مي‏شود كه شورانگيزترين حضورش در عمليات غرورآفرين بيت المقدس و فتح خرمشهر بود.
 
همراه با شهداي محراب
 
او در شهادت اولين شهيد محراب، «مدني» را «اسوه» مي‏خواند و قاتلان او را دشمنان كوردل و فريب خوردگان ابرقدرتها مي‏نامد. وي مي‏نويسد: «مكتبي كه با خون علي‏ها پايه گذاري شده، بايد با خون امثال مدني‏ها آبياري شود.»
 
در شهادت دومين رفيق راه خود، شهيد آية‏الله دستغيب نيز مي‏نويسد: «و اي امام! ملت ما در مكتب حسين عليه‏السلام ، اين مسئله را به خوبي دريافته كه مرگ در بستر براي شخصيتي چون آية‏الله دستغيب كم بود.»
 
همچنين مي‏نويسد: «و همه ما آمادگي براي اين چنين مسائل داشته و داريم.» تا اينكه در يك روز گرم كويري ناگهان صداي جمهوري اسلامي ايران خبري جانكاه را چنين اعلام مي‏كند:
 
« ساعت 5/1 بعد از ظهر امروز (جمعه يازدهم تير ماه 1361) عالم رباني، مجاهد خستگي‏ناپذير، آية‏الله صدوقي، يار امام امّت و نماينده امام و امام جمعه يزد با دهان روزه، در محراب نماز به شهادت رسيد. ...»
 
آري، چند لحظه پس از پايان نماز جماعت با زبان روزه در سن 75 سالگي، به فيض شهادت نائل گشت و بدين سان دفتر عمر سراسر زهد و تلاش او بسته شد.
 
 
ويژگيهاي اخلاقي
 
مرحوم آية‏الله سيد روح‏الله خاتمي رحمه‏الله درباره شخصيت اخلاقي آية‏الله شهيد صدوقي مي‏فرمايند:
 
به طور اجمال بايد عرض كنم كه آقاي صدوقي آن طوري كه مشاهده‏شان كردم ـ همچنان كه علامه حلّي درباره خواجه طوسي مي‏گويد: من در ميان اين همه علماء و دانشمندان و بزرگاني كه ديدم، او فاضل‏ترين و برترين كسان بود از حيث اخلاق ـ من هم بايد درباره ايشان همين را عرض كنم؛ واقعا من در زندگي خودم كمتر كسي را به جامعيت اخلاقي حضرت آية‏الله صدوقي ديده بودم. ايشان واقعا متخلق بود به اخلاق اسلامي و رمز موفقيت ايشان در اين امور همان اخلاق اسلامي ايشان بود.
ـ تواضع
 
هم ايشان در جايي ديگر مي‏گويند كه «يكي از جلوه‏هاي اخلاقي ايشان، تواضع بود كه يك اخلاق حميده بزرگي است و از تعليمات اسلام مي‏باشد و درباره آن وارد شده است كه هر كس تواضع بيشتر كند، خدا هم عزت و برتري و شرافت بيشتر به او مي‏دهد. ايشان هم در نهايت درجه تواضع بود... همان طوري كه خدا دستور مي‏دهد به پيغمبرش كه تو بايد نهايت تواضع و فروتني نسبت به مؤمنين داشته باشي، اين خلق اسلامي و خلق پيغمبر گونه در آقاي صدوقي به حد اعلي موجود بود كه حتي به بچه‏ها چنان تواضع مي‏نمود و محبت مي‏كرد كه بچه‏ها با يك ملاقات واقعا ارادتمند ايشان مي‏شدند.»
ـ مردم‏داري
 
به خاطر وجود همين تواضع زياد بود كه براي اصلاح كار مردم، و رفع احتياجات آنها، كمتر به استراحت مي‏پرداخت و در صورت خستگي حتما سفارش مي‏كرد در صورتي كه فردي براي ديدار آمد، او را از خواب بيدار كنند. تمام مردم را مي‏پذيرفت و امور آنها را به لطف و محبت اصلاح مي‏كرد و صحبت كردنش گرم و برخوردش با اشخاص، همراه با كمال تواضع بود. به خاطر همين، همه افراد بدون اختيار به انجام اوامرش مي‏پرداختند.
ـ كم خوابي براي خدمت
 
يكي از چيزهايي كه خداوند به ايشان اعطا كرده بود و در واقع رمز موفقيتشان به حساب مي‏آمد، اين بود كه ايشان خواب و بيداري‏شان را در اختيار خودشان داشتند. اگر يك شبانه روز خواب نمي‏رفت، خستگي در ايشان پديد نمي‏آمد و اگر يك شبانه روز رنج مي‏كشيد، هيچ به روي خود نمي‏آورد؛ مثلاً دعوت مي‏كردند كه به فلان ده بروند تا در مجلس عقد يك آدم معمولي شركت نمايند. ايشان واقعا با كمال رنج و تحمل مشكلات، اما در نهايت گشاده رويي مي‏پذيرفتند.»
ـ عبادت و تقوا
 
بالاتر از همه خصائص اخلاقي ايشان، تقوا و اهتمام به عبادات بود. وي همان طور كه روزهاي خود را در اختيار مردم مي‏گذاشت و در اصلاح امور مردم مي‏كوشيد، شبهايش را با خداوند خلوت مي‏كرد. شايد اغراق نباشد، اگر گفته شود كه از اوّل جواني تا شب آخر عمرشان، نماز شبشان ترك نشد. بسا مي‏شد كه تا يك ساعت بعد از نصف شب براي اصلاح كار مردم گرفتار بود و بعد مي‏خوابيد و ظرف يك ساعت باز بيدار مي‏شد و نماز شب و روابط معنوي با خدا را حفظ مي‏كرد.
 
اين چنين بود كه توفيق فوق العاده‏اي شامل حال ايشان شده بود و ايشان در زندگي اين همه موفقيت پيدا كردند؛ موفقيتهايي مانند عمران و آبادي، دستگيري مستضعفان، خدمت به مردم كه از بهترين كارهاي مؤمنين به حساب مي‏آمد.
 
فرزند بزرگوارش حجة‏الاسلام و المسلمين محمد علي صدوقي نيز در اين‏باره مي‏گويند كه: «والده نيز مي‏فرمودند كه ياد ندارم شبي از شبها نماز ايشان قطع شده باشد. خلاصه خيلي مقيد به مستحبات بودند. »
ـ تشكيلاتي عمل كردن
 
يكي از عواملي كه در پيشرفت و موفقيت عملكرد آية‏الله شهيد صدوقي بسيار نقش داشت، تشكيلاتي عمل كردن است؛ بعضي از كارهاي متفرقه را در سايه تشكيل يك بنياد به نام بنياد صدوق برنامه‏ريزي نمود و سعي كرد تا از طريق كارهاي اقتصادي و...، و كمك‏گيري از نتايج آن به كارهاي خيريه و عمران و آبادي بپردازد.
 
ساواك در سال 1356 در اسناد خود خبر از تشكيل سپاه اسلام در استان يزد مي‏دهد كه توسط آية‏الله صدوقي تشكيل شده بود. اين سپاه كه از روحانيون و مبلغين به وجود آمده بود، هدفش اعزام آنها به مناطق مختلف استان يزد بود كه به گونه‏اي متشكل در روستا و شهر مستقر شده، به كارهاي تبليغي مشغول مي‏شدند.
ـ تيز بيني سياسي
 
ايشان از لحاظ سياسي شخصي بسيار تيزبين و تيزهوش بودند. بسياري از جريانات سياسي را قبل از اينكه افرادي كه به سياست نسبت به ايشان نزديك‏تر بودند، بفهمند، مي‏فهميد و زودتر از بقيه فرياد مي‏زد؛ به طوري كه حتي بعضيها مي‏گفتند اين حرفها زود است و اين افراد كه شما عليه ايشان فرياد مي‏كشيد، شايد به اين حد نباشند كه شما اين فريادها را بر سرشان مي‏كشيد؛ مثلاً بعد از انقلاب، اوّل روحاني طراز اولي كه در ايران عليه منافقين فرياد كشيد، ايشان بود. اينها را شناخت و عليه اينها قيام كرد. تنها شهري كه منافقين نتوانستند در آن دفتر داشته باشند، شهر يزد بود. ايشان چون داراي يك بينش سياسي خاص بود، اينها را شناسايي كرد و نگذاشت در اين شهر رخنه كنند.
 
 
 
 
 
يكي از اطرافيان شهيد صدوقي مي‏گويد:
 
در قضيه بني صدر از همان ديدار اولي كه در پاريس با او داشتند، از آن موقع هميشه چهره وي به عنوان يك علامت سؤال براي ايشان مطرح بود، و در مجلس خبرگان شناخت بيشتري يافتند؛ به طوري كه گاه گاهي هم به جدل رو در رو در مجلس خبرگان كشيده مي‏شد و بعدا جريان رياست جمهوري پيش آمد. خيلي از دوستان، ايشان را تحت فشار قرار دادند كه بني صدر را تأييد كنيد. ولي ايشان حاضر نشد و بعدا شايد يزد اوّل شهري بود كه شعار «مرگ بر بني صدر» از آن بلند شد.
 
با شروع جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي و تبليغات گسترده رژيم و ولخرجيهاي از حد بيرون محمد رضا پهلوي در راستاي برگزاري اين جشنها، بعضا اقدام به تبليغات نمايشي كرده بودند و مدارس و مراكزي را به اين مناسبت افتتاح مي‏كردند. آية‏الله صدوقي با هشياري از طرفند رژيم، از ساخت و بناي مدرسه‏اي كه امكان سوء استفاده در افتتاح آن مي‏رفت، جلوگيري كرد.
 
يكي از روحانيون يزد از او در خصوص بناي دبستاني در محله اكبرآباد يزد كسب تكليف مي‏كند. ايشان مي‏گويد: «هيچ صلاح نيست اقدام كني؛ چون به نام جشنهاي 2500 ساله نام‏گذاري مي‏شود و خلاف شرع است. بگذار بعد از سپري شدن ايام جشنها، مدرسه‏اي كه زير نظر خودم باشد، خواهم ساخت.
ـ محبت به خانواده
 
فرزندشان حجة الاسلام محمد علي صدوقي، در اين‏باره مي‏گويند: «ايشان بسيار با محبت بودند. بديهي است كه كسي كه به غير محبّت دارد، نسبت به افراد خانواده خودش قاعدتا بيشتر محبت مي‏ورزد. با بچه‏ها صحبت مي‏كردند و با بچه‏هاي كوچك و بزرگ برخورد تندي اصلاً نداشتند.
 
با اينكه به خاطر مقام والايي كه داشتند و به خاطر اين عظمت روحي، ابهت ويژه‏اي داشتند ـ كه اين ابهت به ما هم اين اجازه را نمي‏داد كه به راحتي با وي حرفهاي خودمان را در ميان بگذاريم ـ ولي در عين حال، آزاديهاي زيادي به ما مي‏دادند و اصلاً حالت ديكتاتوري نداشتند و در انجام واجبات ما را راهنمايي مي‏نمودند و از محرمات مَنعمان مي‏كردند و هميشه به عنوان راهنما مستحبات را به ما معرّفي مي‏كردند و به انجام آنها تشويق مي‏نمودند.»
ـ همدلي و همراهي با مردم
 
يكي ديگر از رموز موفقيت آية‏الله شهيد صدوقي در امر تبليغ و ترويج فرهنگ ديني، همراهي و همدلي با مردم بود. اين عامل آن گونه در وي نقش بسته بود كه خود را جداي از عامه مردم نمي‏ديد. يكي از محافظان ايشان نقل مي‏كردند كه در روز آخر زندگي آن شهيد و در بين دو خطبه احساس كردم كه آن حضرت بسيار خسته شده و عرق كرده‏اند، به خاطر همين در فرصت به دست آمده دستمال از جيب درآورده، به ايشان تعارف كردم تا عرقهاي صورت و پيشاني خود را پاك كنند. ايشان با تغيّر فرمودند: مگر نمي‏بيني مردم در اين گرما چطور عرق مي‏ريزند؟ چطور من عرقهايم را خشك كنم؟ و بلافاصله‏براي ايراد خطبه دوم برخاستند. »
و بدين گونه بود كه ايشان توانستند در قلبهاي گرم مردم يزد جاي گيرند و اين مردم با صفا، با اشارات نوراني و روحاني ايشان هدايت يابند.
 
 
 
حسن اردشيري
 
1.شهيد آيت الله حاج شيخ محمد صدوقي، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، حوزه هنري، چاپ دوم، 1377،
3. يادواره سومين شهيد محراب آية‏الله صدوقي، سيد محمد مكي، قم، انتشارات امام محمد باقر عليه‏السلام ، چاپ اوّل، خرداد 1362، ص 4.
 
2. شهيد آيت‏الله حاج شيخ محمد صدوقي، ج 2، ياران امام به روايت اسناد ساواك، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، حوزه هنري، چاپ دوم، 1377، ص «د».
نام شما

آدرس ايميل شما