مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۴۷
کد مطلب : ۳۱۸۲
ویژه نامه؛

مدیریت شبکه هستی، مشخصات امام زمان (ع)

مدیریت شبکه هستی، مشخصات امام زمان (ع)
پدر بزرگوار امام زمان عليه السلام حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام امام يازدهم شيعيان است ، به نقل شيخ مفيد امام عسكرى عليه السلام در مدينه در ۲۴ ربيع الاول سال ۲۳۲ متولد شد و در سال ۲۶۰ در سن ۲۸ سالگى در منزل شخصى خود در سامرا به شهادت رسيد.

مادر بزرگوار امام زمان عليه السلام “مليكه “ است كه از طرف پدر دختر “يشوعا” فرزند امپراطور روم شرقى بود، و از طرف مادر نوه شمعون از ياران مخصوص حضرت عيسى عليه السلام و وصى او بشمار مى رفت .

او با اينكه در كاخ مى زيست و با خاندان امپراطورى زندگى مى كرد اما آنچنان پاك و با عفت بود كه گويى شباهت به خانواده خود ندارد، بلكه به مادر و خانواده مادرى كشيده و زندگيش همچون زندگى شمعون و عيسى عليه السلام و مريم عليهاالسلام از صفا و معنويت و پاكى خاصى برخوردار بود، از اينرو دوست داشت با يك خانواده پاك و خداپرست وصلت كند و به توحيديان بپيوندد، خداوند او را در اين هدف كمك كرد و او را بطور عجيب (كه در داستان ماجراى اسارت او و خريدارى از جانب امام هادى عليه السلام براى امام عسكرى عليه السلام در تاريخ آمده است ) به خواسته و هدفش رسانيد.

مليكه يا نرجس خاتون به خانه امام حسن عسكرى عليه السلام وارد شد، امام هادى عليه السلام به خواهرش حكيمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامى را به او بياموز، او همسر فرزندم حسن عليه السلام و مادر مهدى آل محمد صلى اللّه عليه و آله خواهد بود، آنگاه به نرجس رو كرده و فرمود:
مژده باد ترا به فرزندى كه سراسر جهان را با نور حكومتش پر از عدالت و دادگرى كند، پس از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد.

آرى اين چنين يك دختر پاك و دانا، آلودگى كاخ شاهان را رها كرد و در خط جد مادريش “شمعون “ قرار گرفت و سرانجام به سعادت عظماى همسرى حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام در آدم و لياقت پر افتخار مادر حضرت قائم (علیه السلام) را پيدا كرد.

او نامهاى ديگر مانند ريحانه ، صقيل و سوسن نيز دارد و خواهر امام هادى عليه السلام حكيمه او را به عنوان سيده (خانم ) مى خواند.

اين بانوى با سعادت در سال ۲۶۱ هجرى و به روايتى قبل از شهادت امام حسن عسكرى عليه السلام از دنيا رفت و قبر شريفش در سامرا كنار قبر منور امام عسكرى عليه السلام قرار گرفته است .

امام قائم (علیه السلام) از همين خاندان پاك در شب جمعه نيمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى در زمان حكومت معتمد عباسى در سامرا متولد شد و هنگام شهادت پدر، پنج ساله بود.

تولد آن حضرت را جز عده اى خاص نمى دانستند و براى نوع مردم مخفى بود، تا مبادا مورد گزند طاغوتيان غاصب و ستمگر زمان قرار گيرد.

حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكرى عليه السلام گويد: روز پنجشنبه نيمه شعبان به منزل برادرم رفتم ، هنگام مراجعت ، امام عسكرى عليه السلام فرمود: امشب را نزد ما باش ، امشب فرزندى كه خداوند زمين را به علم و ايمان و هدايت او زنده گرداند متولد مى شود.

بالاخره ماندم صبح صادق حالت اضطراب در نرجس خاتون عليهاالسلام پديد آمد، او را در برگرفتم ، امام عليه السلام فرمود: سوره قدر را بر او بخوان ، مشغول خواندن سوره قدر شدم شنيدم آن كودك در رحم مادر در خواندن سوره با من همراهى مى كند در اين موقع پرده اى بين من و آنها افكنده شد، ديگر نرجس را نمى ديدم ، از آنجا سراسيمه دور شدم امام عسكرى عليه السلام فرمود: برگرد، برگشتم در نرجس عليهاالسلام نورى مشاهده كردم كه ديده ام را خيره كرد و امام زمان عليه السلام را ديدم رو به قبله به سجده افتاده سپس دستش را بلند كرد و مى گفت : گواهى مى دهم به يكتائى خدا و اينكه جدم ، رسول خدا صلى اللّه عليه و آله است ، و پدرم اميرمؤ منان عليه السلام ، وصى رسول خدا است ، بعد يك يك امامان را شمرده تا به خود رسيد.

او را به نزد پدرم بردم ، تا او را ديد به دست گرفت و پس از خواندن آياتى از قرآن و انجيل و تورات و زبور اين آيه را تلاوت فرمود:
“ و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكن لهم فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنود هما منهم ما كانوا يحذرون ؛”
“اراده ما بر اين قرار گرفته است كه به مستضعفين ، نعمت بخشيم و آنها را پيشوايان و وارثين روى زمين قرار دهيم ، حكومتشان را پا بر جا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها آنچه را بيم داشتند از اين گروه نشان دهيم “

نمونه كامل و گسترده مفهوم آيه مذكور، ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين بوسيله امام قائم (علیه السلام) است .

از ويژگيهاى آن بزرگوار اينكه : پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“مهدى طاووس اهل بهشت است .”
و در عبارت ديگر فرمود:
“چهره مهدى (علیه السلام) از فرزندانم همچون ماه تابان است ، رنگ چهره اش ‍ عربى است و بدنش همانند جسم مردان بنى اسرائيل (بلند قد) است ، زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده ، پر از عدل و داد مى كند، اهل آسمانها و زمين و پرندگان در هوا از حكومتش راضى هستند ، بيست سال حكومت مى كنند.”(۱۸)
روزى پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم به دختر گراميش فاطمه عليهاالسلام رو كرد و به اين شخصيتها افتخار كرده و فرمود:
“بهترين پيامبران پدرت است ، و از ما است بهترين اوصياء كه شوهرت على عليه السلام است و از ما است بهترين شهدا كه عموى من حمزه است ، از ماست آن كس كه دو پر دارد و با آن دو پر در بهشت هر جا بخواهد به پرواز در مى آيد، و او پسر عموى پدرت جعفر است ، از ماست دو سبط اين امت ، دو آقاى جوانان اهل بهشت ، حسن عليه السلام و حسين عليه السلام و اين دو فرزندان تو هستند و از ما است مهدى (علیه السلام) و او از فرزندان تو است .”

امام سجاد عليه السلام فرمود: “قائم ما داراى نشانه هايى از شش پيامبر است :
۱- نشانه اى از نوح عليه السلام .
۲- نشانه اى از ابراهيم عليه السلام .
۳- نشانه اى از عيسى عليه السلام .
۴- نشانه اى از موسى عليه السلام .
۵- نشانه اى از ايوب عليه السلام .
۶- نشانه اى از محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم .”
امام نشانه اش از نوح عليه السلام طول عمر است ، اما نشانه اش از ابراهيم عليه السلام مخفى بودن محل ولادتش است ، اما نشانه اش از موسى عليه السلام ترس از دشمن و غيبت است (كه موسى عليه السلام از ترس ‍ فرعونيان از مصر به مدين رفت و مدتى مخفى بود) اما نشانه اش از عيسى عليه السلام اختلاف راءى مخفى بود) اما نشانه اش از عيسى عليه السلام اختلاف راءى مردم درباره اش ، و اعتزال او از مردم است ، اما نشانه اش از ايوب عليه السلام گشايش و پيروزى پس از بليات و گرفتارى است ، اما نشانه اش از محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم قيام به شمشير است .”
و در بعضى روايات ، نشانه اى از حضرت يوسف عليه السلام نيز ذكر شده و آن زندان است (شايد منظور دورى او از دوستانش كه به منزله زندانى بودن او است ).

از ويژگيهاى امام قائم (علیه السلام) اينكه : امام حسين عليه السلام فرمود:
“ او از نظرها پنهان است تا كسى او را به بيعت خود نخواند، و او زير پرچم هيچ رهبر ناشايستى نرود.”
شوكت و قدرت فوق العاده امام عليه السلام
حضرت رضا عليه السلام در ضمن روايتى فرمود:
“ قائم عليه السلام كسى است كه هر گاه خروج كند، در سن پيرى است اما سيماى جوان دارد، و آنچنان قدرت جسمى دارد كه دستش را به بزرگترين درخت روى زمين بياندازد، مى تواند آن را از ريشه بركند، و اگر در ميان كوهها صدايش را بلند كند سنگهاى كوهها قطعه قطعه گردند، عصاى موسى عليه السلام و انگشتر سليمان عليه السلام همراه اوست .”

از ويژگيهاى حضرت قائم (علیه السلام) اينكه : پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“بهشت مشتاق چهار نفر از خاندان من است كه خدا آنها را دوست دارد و مرا به دوستى با آنها فرمان داده است :
۱- على بن ابيطالب عليه السلام ۲ حسن عليه السلام ۳ حسين عليه السلام ۴ مهدى (علیه السلام) كه پشت سر مهدى (علیه السلام) حضرت عيسى عليه السلام نماز مى خواند.”

و در روايت ديگر فرمود: “ما خاندان عبدالمطلب سادات و بزرگان بهشت هستيم ، من و برادرم على عليه السلام و عمويم حمزه و جعفر و حسن و حسين و مهدى عليهم السلام .”

شمائل حضرت مهدى عليه السلام
پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“مهدى از ما خاندان است ، بلند پيشانى و بر آمده بينى است (كه وسط بينى اش برآمدگى دارد).
و نقل شده : روزى حضرت على عليه السلام به امام حسين عليه السلام نگاه كرد و فرمود:
اين پسرم آقا است چنانكه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم او را آقا خواند، و بزودى خداوند در صلب او مردى ظاهر سازد كه همنام پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم شماست ، و در صورت و سيرت شبيه پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم است ، وقتى كه مردم در غفلت بسر مى برند و حق زير پا قرار گرفته و مرده شده و ظلم و جور آشكار گشته ، خروج مى نمايد، سوگند به خدا اگر خروج به قيام نكند، گردنش را مى زنند ، اهل آسمان و ساكنان آن از خروجش شاد مى شوند ، بلند پيشانى و برآمده بينى ، سطبر شكم ، لاغر ران و در ران راستش ، خالى هست ، گشاده دندان مى باشد، زمين را همچون كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد كند.”

از خصائص امام مهدى (علیه السلام) اينكه : حكومتش سراسر جهان را مى گيرد، در اين مورد مفسر معروف اهل تسنن قرطبى روايت مى كند كه جميع كسانى كه جهانگير شدند چهار نفرند كه دو نفرشان كافر بودند يعنى نمرود و بخت النصر و دو نفرشان مؤمن بودند يعنى : ذوالقرنين و سليمان بن داود عليهماالسلام و بزودى از امت اسلام پنجمين نفر حاكم سراسر زمين مى شود و او مهدى (علیه السلام) است .

جايز جعفى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم مى فرمود:
“روزى عمر بن خطاب از اميرمؤ منان على عليه السلام در مورد حضرت مهدى عليه السلام توضيح خواست .
على عليه السلام فرمود: اما نامش ، حبيبم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم با من عهد كرده كه نامش را نبرم تا خداوند او را مبعوث كند ، امام سيمايش ، او جوان نه بلند قد و نه كوتاه قد ، خوش صورت است ، مويش ‍ زيبا است ، و از سرش به شانه اش ريخته ، نور صورتش سياهى موى سر و صورتش را تحت الشعاع قرار داده است .”

امام صادق عليه السلام فرمود:
“مهدى (علیه السلام) خروج نمى كند مگر در سالهاى طاق مانند ۱ ۳ ۵ ۷ ۹.”
لقب قائم عليه السلام و مهدى عليه السلام چرا؟
مى پرسند:
چرا زمان عليه السلام با كلمه “قائم “ و “مهدى “ خوانده مى شود، و اينكه بعضى با شنيدن لقب “قائم “ برمى خيزند و مى ايستند براى چيست ؟
پاسخ :
در بسيارى از روايات ، آن حضرت با لقب قائم و مهدى ، ياد شده و در مورد قائم ، بسيار مى شد كه در زمان ائمه عليهم السلام بر اثر ظلم و فساد و حاكمان غاصب ، امامان به ياد امام زمان عليه السلام مى افتادند و مى فرمودند: “قائم ما انتقام ما را خواهد گرفت “.

قائم يعنى قيام كننده ، نظر به اينكه قيام و نهضت حضرت مهدى (علیه السلام) جهانى است و در تمام تاريخ بشر چنين قيام و حكومتى نبوده ، آن حضرت با اين عنوان خوانده مى شود.

اما اينكه پيروان آن حضرت با شنيدن اين لفظ و يا با تلفظ به اين كلمه برمى خيزند و مى ايستند، اين كار يك نوع عمل مستحبى است و احترام و اظهار پيوند و انتظار آن حضرت است و ضمنا مردم را به ياد نهضت و قيام حضرت مهدى (علیه السلام) مى اندازد و براى آنها تلقين عملى مى شود كه بايد برخاست ، نهضت كرد، اميدوار بود و به زمينه سازى براى ظهور و قيام جهانى رهبرى معصوم و قاطع كه اميد پيامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستى است پرداخت .

اين كار حتى در زمان امام صادق عليه السلام در ميان شيعيان معمول بوده ، حتى نقل شده در خراسان در حضور حضرت امام رضا عليه السلام كلمه “قائم “ ذكر شد، امام رضا عليه السلام برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: “ اللّهم عجل فرجه و سهل مخرجه ؛”
“خداوندا بر فرجش شتاب كن ، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان .”

اما در مورد واژه مهدى ، از اين روست كه امام زمان هدايت شده و هدايت كننده است .
امام صادق عليه السلام در ضمن حديثى در اين مورد فرمود:
“ انما سمى القائم مهديا لانه يهدى الى امر مضلول عنه و سمى القائم لقيامه بالحق ؛”
آن حضرت را مهدى گويند، زيرا او مردم را به امرى كه گم كرده اند هدايت مى كند، و قائم گويند چون به حق قيام كند”.

از امام باقر عليه السلام سؤ ال شد چرا قائم را “قائم “ خواندند؟
فرمود:
“زيرا ياد او فراموش مى شود و بسيارى از معتقدان به امامت آن حضرت ، راه ناصحيح مى روند.”
از آن حضرت سؤال شد چرا او را منتظر گويند؟ فرمود:
“زيرا براى او غيبتى طولانى است كه روزهايش بسيار است افراد مخلص ‍ و پاك در انتظارش بسر مى برند ولى افراد شكاك و مردد او را انكار مى كنند و منكران ، نامش را به مسخره مى گيرند و تعيين كنندگان وقت بسيارند، عجله كنندگان در او به هلاكت مى رسند، مسلمانان در مورد او نجات مى يابند.”
اقامتگاه حضرت مهدى عليه السلام كجاست ؟
مى پرسند:
امام قائم (علیه السلام) كجاست و آيا فرزند و همسر دارد؟
پاسخ :
از قواعد و روايات معصومين عليهم السلام استفاده مى شود كه امام قائم (علیه السلام) هم اقامتگاه مخصوص دارد و هم زن و فرزند.
در مورد اقامتگاه آن حضرت نخست بايد توجه داشت كه آن حضرت همه ساله در مراسم عظيم حج شركت مى كند.

و بعضى از سعادتمندان در مراسم حج به محضرش شرفياب شده اند.
همچنين هر جا كه بخواهند از مشاهد مشرفه و... خواهد رفت .
اما در مورد اقامتگاه آن حضرت و فرزندان و بستگان و ياران مخصوص ‍ (اوتاد) چندين مكان ماند: مدينه ، دشت حجاز، كوه رضوى ، كرعه و سرزمينهاى دور دست و... گفته شده است .
در ميان اين گفتار آنچه بيشتر نظرها را جلب مى كند اين است كه اقامتگاه آن حضرت و فرزندانش و گروهى از خواص يارانش در جزيره اى از درياى بزرگ مى باشد.

از امام هادى عليه السلام داستانى نقل شده كه خلاصه اش اين است :
حضرت مهدى (علیه السلام) و فرزندانش در جزيره هائى بسيار بزرگ و پهناور در دريا زندگى مى كند و عدد شيعيان آنجا بسيار زياد است ، و فرزندان وى هر يك حاكم جزيره اى هستند و خدا بهتر مى داند.

داستان جزيره خضراء
در داستانى كه در مورد تشرف على بن فاضل مازندرانى در سال ۶۹۰ هجرى در جزيره “خضراء” از طرق بسيار موثق نقل شده حاكى است كه اقامتگاه امام قائم عليه السلام و همسران و فرزنداش در جزيره “خضراء” است اينك اصل داستان را از كتاب اثباة الهداة نقل مى كنيم :
علامه مجلسى در بحار الانوار از يحيى بن فضل در كتاب “رسالة البحر الابيض و الجزيرة الخضراء” از على بن فاضل مازندرانى مجاور نجف در حديث بسيار طولانى چنين نقل مى كند:
وارد شهرى از شهرهاى غرب (اسپانيا) شدم مركبهائى از بلاد امام عصر(علیه السلام) وارد آنجا شد، يكى از مسافرين آنها پيرمردى بود كه چون مرا ديد گفت : نام تو چيست ؟ گمان مى كنم على باشد.
گفتم : آرى ،
گفت : نام پدرت چيست ؟ گويا فاضل باشد؟
گفتم : آرى ، چه خوب نام من و پدرم را مى شناسى .
گفت : بدان كه نام و اصل و وصف و خصوصيات ترا براى من بيان كرده اند و من تا جزيره خضراء با تو هستم .
بسيار خوشحال شدم مرا با خود به دريا برد، روز شانزدهم به آب سفيدى رسيديم ، پرسيدم اينجا كجاست ؟
گفت : بحر ابيض است و آن جزيره خضراء است كه اين آب سفيد اطرافش ‍ را گرفته است و به حكمت خداوند چون كشتيها و وسائل نقليه ديگر دشمنان به اينجا رسند غرق مى شوند و به آن حضرت دست نيابند. سپس ‍ وارد جزيره خضراء شديم و رفتيم در مسجد، شخصى بنام “سيد شمس ‍ الدين “ را ديدم كه مى گفت : من از نوه هاى امام عصر(علیه السلام) هستم ، پس از گفتگوئى به او گفتم : هرگز امام را ديده اى ؟ گفت : نه ولى پدرم نقل كرد كه صداى امام را شنيده ام و خودش را نديده ام و اما جدم ، هم خودش را ديده است و هم صدايش را شنيده است ، آنگاه با آن سيد از شهر بيرون رفتيم و به پيرمردى رسيديم ، از سيد احوال آن پيرمرد را پرسيدم ، گفت : اين كوه را مى بينى ، در وسط آن جاى خرمى است و در آن چشمه اى است و كنار چشمه ، قبه اى است و اين مرد با رفيقش خادم آن قبه است ، من هر صبح جمعه مى روم آنجا خدمت امام عصر(علیه السلام) (البته با توجه به آغاز حديث ، خود امام را نمى بيند و صدايش را نمى شنود) و در قبه دو ركعت نماز مى خوانم و كاغذى مى يابم كه در آن حكم مرافعه اى را كه در هفته به من رجوع مى كنند در آن نوشته ، كاغذ را برمى دارم و هر چه در آن نوشته به آن عمل مى كنم .

على بن فاضل گويد: از خادمها خواهش كردم مرا به حضور امام (علیه السلام) ببرند، گفتند: راهى ندارد، آن رفيقم به من گفت : دستور آمده كه تو را به وطن برگردانم ، براى من و تو مخالفت روا نيست .

ناگفته نماند كه على بن فاضل داستان خود را به طور مفصل در كتابى بنام “الفوائد الشمسيه “ آورده است ، و ضمنا به احتمال قوى آن آب سفيد كه در داستان فوق آمده همانند يك حصار محكم و مجهز، دشمن را از آن جزيره دفع مى كند.

بعضى از نويسندگان به عنوان احتمال مطرح كرده اند كه شايد اين جزيره خضراء (با توجه به آب سفيد و ساير خصوصيات كه در داستان آمده بود) همان مثلث برمودا كه از عجيب ترين و مرموزترين مكانهاى روى زمين است و در غربى ترين اقيانوس اطلس قرار دارد باشد.

از عجائب مثلث برمودا اينكه هر هواپيما يا كشتى به حدود آن برود بطور اسرارآميزى ناپديد مى گردد، و جالب اينكه آبهاى آن سفيد است ، و هر روز خبر غرق شدن تعداد تازه اى از كشتيهاى اقيانوس پيما در آبهاى سفيد “مثلث برمودا” به گوش رسيده است.

خلبانها و ملوانهائى كه در اين منطقه حوادثى را تجربه كرده اند گزارش‍ داده اند كه در مسير خود، به صورت اسرارآميزى تغيير جهت حاصل شده و به مناطقى كه تصميم نداشته اند هدايت شده اند.

اين هم يك احتمالى است ، كه بايد دانشمندان و محققان بيشترى كنند.
فقط در اينجا اضافه مى كنيم : يكى از دعاهاى حضرت مهدى (علیه السلام) اين است كه :
“ اللّهم احجبنى عن عيون اعدائى و اجمع بينى و بين اوليائى ؛”
خدايا مرا از ديدگان دشمنانم پوشيده بدار و بين من و دوستانم اجتماع حاصل كن .

به مقتضاى استجابت اين دعا، اقامتگاه آن حضرت از دشمنان محفوظ خواهد بود. و ممكن است همين مطلب تاءييدى باشد كه آن جزيره ، در مثلث برمودا است.

از سوى ديگر غير از همسر و فرزندان ، جمعى از دوستانش كه طبق روايت سى تن از “اوتاد” و برجستگان هستند همواره در خدمت آن حضرت بسر مى برند.

توضيح ديگر اينكه :
براساس داستان “على بن فاضل “ فرزندان حضرت ولى عصر(علیه السلام) در جزيره اى بنام خضراء در اقيانوس اطلس ، زندگى مى كنند، و شخص آن بزرگوار همه ساله در موسم حج شركت نموده ، پس از زيارت آباء و اجداد طاهرينش در حجاز ، عراق و طوس به جزيره باز مى گردد و غالب اقامت آن بزرگوار در همان جزيره است.

نشانه هاى خود حضرت چيست ؟
پاسخ :
مقدارى از نشانه هاى قائم (علیه السلام) در ضمن اين كتاب آمده است ، ولى در اينجا نيز به چند نشانه اشاره مى كنيم :
امام صادق عليه السلام فرمود:
“امامت امت صلاح نيست مگر براى شخص كه داراى سه خصلت باشد:
۱- سزاوارترين مردم به امام قبل .
۲- اسلحه پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم در نزد او باشد.
۳- امام سابق ، او را به طور آشكار ، وصى خود كرده باشد.”

اباصلت هروى گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم نشانه قائم (علیه السلام) در وقت خروج چيست ؟
فرمود: “او در سن پيران است ولى سيماى جوان دارد ناظران به او گمان مى برند كه چهل سال يا كمتر دارد، او با مرور شب و روز پير نمى شود تا پايان عمرش فرا رسد.”

مرحوم صدوق رحمة الله از امام باقر عليه السلام نقل مى كند:
“نخستين سخنى كه حضرت مهدى (علیه السلام) پس از قيام خود مى فرمايد اين است “:
“من بقية اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هستم “
سپس هيچ كس بر او سلام نمى كند بر او سلام نمى كند مگر اينكه مى گويد:
“ السلام عليك يا بقية اللّه فى ارضه :”
“سلام بر تو اى بقيه (ذخيره بادوام ) خدا در زمين خدا.”

قبلا گفتيم امام قائم (علیه السلام) در تمام جهات شباهت به پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلم دارد حتى در قيافه و روش و خصوصيات .
نيز امام عليه السلام فرمود:
“در مكه تعداد بيعت كنندگان به ۰۰۰/۱۰ نفر مى رسند، و در سراسر زمين معبودى جز خدا يافت نمى شود و همه معبودهاى باطل ، آتش ‍ مى گيرند...”

امام صادق عليه السلام فرمود:
“شب ۲۳ ماه رمضان ندا بنام امام قائم (علیه السلام) بلند شود، و آن حضرت در روز عاشورا كه در آن امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، قيام كند، گويا روز شنبه دهم محرم را مى نگرم كه آن حضرت بين حجرالاسود و مقام ابراهيم عليه السلام و در كنار كعبه ايستاده و جبرئيل در حضورش است ، اعلام بيعت مى شود كه همه شيعيان و طرفداران او از اطراف جهان به مكه آيند و با او بيعت كنند، زمين براى آنها در نور ديده مى شود (كه زودتر برسند)، پس آنگاه خداوند زمين را كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد كند.”

شخص پنج ساله چگونه امام مى شود؟
مى پرسند:
حضرت قائم (علیه السلام) هنگام شهادت پدر در سال ۲۶۰ هجرى قمرى پنج سال داشت و پس از پدر امام بر مردم بود، آيا يك نفر پنج ساله مى تواند امامت كند؟
پاسخ :
اگر كودكى ، بخاطر استعدادهاى فوق العاده كه خدا به او داده ، در اوج كمال بود، چه مانعى دارد امام مردم شود، مانند حضرت عيسى عليه السلام كه به فرموده قرآن در سن كودكى ، پيغمبر و حجت خدا شد و مانند بوعلى سينا و امثال او. و در دنيا گاهى كودكان استثنائى و نابغه بسيارند مانند: “سيد محمد طباطبايى قمى در عصر ما كه در پنج و نيم سالگى حافظ همه قرآن شد، و هم اكنون كه حدود هفت سال دارد، دروس ‍ حوزوى را مى خواند، و آن چنان بر معناى آيات قرآن ، مسلط است ، كه در گفتگو، با آيات قرآن سخن مى گويد و به سؤ الات جواب مى دهد.

و مانند توماس يونگ و امثال او كه در دو سالگى خواندن و نوشتن را مى دانست و در هشت سالگى به تنهائى به آموختن رياضيات پرداخت بسيارند و اينها حكايت از آن مى كند كه چنين چيزى محال نيست وقتى محال نبود قدرت خدا به آن تعلق خواهد گرفت.
ما امامان ديگرى مانند امام جواد و امام هادى عليه السلام نيز داريم كه قبل از بلوغ به امامت رسيده اند.

سخنى درباره نيمه شعبان
شيخ حر عاملى رحمه اللّه از بزرگان اصحاب نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام فرمود:
“شبى كه حضرت قائم (علیه السلام) در آن متولد شد، هيچ نوزادى در آن شب متولد نمى شود مگر اينكه مؤمن خواهد شد، و اگر در سرزمين كفر متولد گردد، خداوند او را به بركت امام مهدى (علیه السلام) به سوى ايمان منتقل مى سازد.”
در نيمه شعبان زيارت حضرت امام حسين عليه السلام و همچنين زيارت امام زمان عليه السلام مستحب است ، امام صادق عليه السلام فرمود:
“شب نيمه شعبان بهترين شب بعد از شب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نيمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است ، در ركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحيد خوانده شود”.
غسل و شب زنده دارى و عبادت در اين شب بخصوص فضائل بسيار دارد، اين شب در نزد خدا چنين مقامى دارد كه ولايت با سعادت امام زمان عليه السلام در سحرگاه اين شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده .
ضمنا رواياتى آمده كه نيمه شعبان همان شب قدر و تقسيم ارزاق و عمرها است ، و در بعضى از اين روايات است شب نيمه شعبان شب امامان عليهم السلام است و شب قدر شب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله است .
از جمله فضائل اين شب اينكه ، از شبهاى مخصوص زيارت امام حسين عليه السلام است كه صد هزار پيامبر (صلواة اللّه عليهم ) آن حضرت را در اين شب زيارت مى كنند.
از نمازهاى مستحبى كه در اين شب وارد شده دو ركعت نماز است كه در هر ركعت بعد از حمد صد بار سوره توحيد خوانده مى شود.
نقل شده : رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله فرمود: شب نيمه شعبان در خواب ديدم جبرئيل بر من نازل شد و فرمود: اى محمد: اى محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم در چنين شبى خوابيده اى ؟ گفتم : اين شب چه شبى است ؟
فرمود: شب نيمه شعبان است برخيز، مرا بلند كرد و به بقيع برد، و سپس ‍ فرمود: سرت را بلند كن زيرا در اين شبها درهاى رحمت خدا در آسمان بروى بندگان باز است ، همچنين در رضوان ، در آمرزش ، در فضل ، در توبه ، در نعمت ، در جود و سخاوت ، در احسان باز است ، خداوند به عدد پشمها و موهاى چرندگان در اين شب گنهكاران را آزاد مى كند، پايان عمرها در اين شب ، تعيين مى گردد، رزق هاى يكسال در اين شب تقسيم مى شود و حوادث يكسال در اين شب معين مى گردد.
اى محمد! كسى كه اين شب را با تكبير و تسبيح و تهليل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراى او است ، و خداوند گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد... اى محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم اين شب را احياءدار و به امت خود دستور بده آنها نيز اين شب را احياء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرب جويند، چرا كه اين شب شبى شريف است .
از اعمال اين شب ، خواندن دعاى كميل در سجده است روايت شده كه كميل گويد ديدم على عليه السلام اين دعا را در شب نيمه شعبان در سجده خواندند.
در مورد زيارت امام حسين عليه السلام در اين شب بخصوص در صورت امكان در كنار قبرش ، آمده هر كه بشناسد امام حسين عليه السلام را و شهادت او و هدف شهادتش را كه موجب نجات امت گرديد و وسيله و راهگشائى براى رسيدن به فوز عظيم شد (خلاصه اينكه عبادتش در اين شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خويشتن را در برابر خدا خاضع نمايد كه شايستگى آن را دارا مى باشد و نيز از خدا خواسته هاى شرعيش را تقاضا كند.

نام و كينه امام زمان عليه السلام
امام زمان عليه السلام هنگام تولد تا وقتى كه پدرش به شهادت رسيد (از سال ۲۵۵ تا سال ۲۶۰) مخفى بود و تنها خواص از اصحاب او را مى ديدند و مسائل خود را از ايشان مى پرسيدند، هنگام رحلت پدر، پنچ سال داشت ، سرانجام عواملى باعث شد كه آن حضرت از نظرها غايب گرديد و نخست غيبت صغرى و سپس غيبت كبرى به وجود آمد (كه در اين مورد، بعد سخن خواهيم گفت ).
بهر حال : چنانكه در روايات آمده ، محل زندگى امام زمان عليه السلام در دوران كودكى همچون محل زندگى حضرت موسى عليه السلام مخفى بود تا از گزند طاغوتيان محفوظ گردد. در اينجا براى اينكه دورنمائى از دوران خفقان آن زمان را دريابيم شايسته است به داستان زير توجه فرمائيد.

پی نوشت ها :

۱- ارشاد شيخ مفيد (رحمة اللّه ) صفحه ۳۰۶.
۲- رياحين الشريعه ، ج ۳، ص ۲۵.
۳- اثباة الهداة ، ج ۷، ص ۱۳۷ المجالس السنيه جلد ۵، صفحه ۶۷۸ مرحوم شهيد در كتاب دروس نيز همين عقيده را دارد (اثباة الهداة جلد ۷، صفحه ۱۶۲).
۴- آيه ۵ و ۶ سوره قصص شرح بيشتر اين مطلب در كشف الغمه ، ج ۳، ص ۴۰۵ و ۴۰۶ آمده است و اضافه شده كه : امام قائم وقتى متولد شد، پاك بود و هيچگونه آلودگى نداشت و در بازوى راستش اين آيه نوشته شده بود. “جاء الحق و زهق الباطل كان زهوقا؛ حق آمد و باطل نابود شد، حتما باطل نابود شدنى است “.
۵- توضيح المقاصد شيخ بهائى ، صفحه ۵۳۲.
۶- اثباة الهداة جلد ۷، صفحه ۱۶۲.
۷- اقتباس از كتاب المراقبات ، نوشته عالم ربانى و عارف صمدانى ، مرحوم حاج ميرزا جواد تبريزى صفحه ۷۹ به بعد (دعاها و نمازهاى ديگرى نيز ذكر شده به اين كتاب مراجعه شود.)
۸- بعضى از اصحاب خاص در زمان امام عسكرى عليه السلام به خدمتش مى رسيدند و مسائل خود را از آن حضرت مى پرسيدند و جواب مى گرفتند (در اين باره به كتاب احتجاج طبرسى جلد ۲ صفحه ۲۶۸ به بعد مراجعه كنيد).
۹- اقتباس از جامع النورين صفحه ۳۱۴ و بحار، ج ۵۱، ص ۳۲۲ به بعد در مورد غايب شدن آن حضرت در سرداب و جريان غرق دشمنان در كتاب مجالس السنيه جلد ۵ صفحه ۷۲۸ مطالبى آمده است .
نام شما

آدرس ايميل شما