تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۴۷
کد مطلب : ۳۱۰۹
کتاب قرارگاه های فرهنـگی منتشر شد
ما با انقلاب اسلامی در صدد احیای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله هستیم، اسلامی که در نوع شیعی آن، اسلام امامت است و به عصر غیبت میخورد که شعاع امام معصوم علیهالسلام با واسطه بر جامعه میتابد و وی برای اخذ معارف به اجتهاد فراخوانده میشوند و برای فهم احکام دین به متخصصان و عالمان ارجاع میشوند و برای ایجاد جامعة اسلامی و ادارة آن و زمینهسازی برای ظاهر شدن امام علیهالسلام به ولایت فقیه جامعالشرایط بهعنوان رهبر و نایب امام و تقلید و اطاعت از او مأمور میشوند. در اسلام شیعی، اطاعت از غیر امام معصوم علیهالسلام جائز نیست و در عصر غیبت نیز چنین است مگر کسی را که امام، اطاعت او را فرض کرده باشد
اطاعت از ولی'امر در طول اطاعت از ولیاللهالاعظم است و اطاعت از او علیهالسلام در امتداد اطاعت از الله است، اعمال عبادی، انسان را بنده میسازد ولی کارهای بیشتری لازم است تا این بنده مطیع اوامر هم باشد که از جملة آن معرفت است.
بسیاری در همان گام عبادات میمانند. عابدی زاهد و خداترس میشوند ولی هرگز به رتبة اطاعت وارد نمیشوند. همة عبادات برای ایجاد روحیة بندگی در انسان است تا تازه، کار آغاز شود و به مرتبة اطاعت برسد. اطاعت کنیم و کارها را پیش ببریم. دستورها را اجرا کنیم تا مثلاً این بنا ساخته شود. یکی مصالح بیاورد، دیگری فرمان بدهد. آن دیگری ملات فراهم کند و بالاخره هرکسی وظیفة خود را بشناسد و انجام دهد. وگرنه صِرف روحیة بندگی، بدون اطاعت و عمل ارزشی ندارد.
و اطاعت و انجام کارها و وظایف اما بدون مهارت و اتقان نیز موجب فسادِ محصول میشود.
پس سه چیز لازم است: «روحیة عبادی، اطاعت و فرمانپذیری، مهارت و حُسن انجام وظیفه»
به هر حال نعمت بزرگ ولایت امر از اضلاع اصلی هندسة نظام است که همه باید با اطاعت کامل، کاری کنند که نقشة جامع ولی امر در احداث جامعة اسلامی عملیاتی شود و تمام ارکان و اجزای نظام، تحتِ فرمانِ او، وحدت داشته باشند و بازیگران، مکمل یکدیگر در یک میدان بازی در برابر دشمنان باشند. چون ولایت کانون اصلی اتصال و بهمعنای به هم پیوستگی است.
***
حضرت آیتالله خامنهای در کنگرۀ اول حزب جمهوری اسلامی:
«باید نقش امام را برجسته کرد و دقت لازم را در حفظ و صیانت از این محورِ اساسیِ انقلاب داشت.
همه میدانند که شخصیت امام، محور اساسی انقلاب است، اگر نهضتِ انقلابی را بهمعنای حرکتِ عظیم تودههای مردم بدانیم، موتور این حرکت، شخص امام و شخصیت پیچیده و چند جانبة او بوده است.
شخصیتی که ایمان، اخلاص، شجاعت، زهد، دانش، هوش، تدبیر، دوراندیشی، حکمت، توکل، حزم، برجستهترین بدنههای آن است، و وی با این خصوصیات توانسته است انقلاب را، شالودهریزی و هدایت کند و بالأخره به ثمر رساند. دشمن بارها میخواسته در این چهرة منور و یا در نقش او در انقلاب خلل پدید آورد.
باید در هر موردی به تناسب، پیوستگی خود با امام را در عمل به اثبات رسانده و شعلة رهنمود امام را برافروخته و روشنگر داشته و پرتو آن را به همهجا و تا همهوقت بیافکند.
باید نشان داد و علنی کرد این حقیقت را که: پیوند امام با امت، هرگز گسستنی نیست.»۶۲/۲/۲۱
اینها برگرفته از جملات آیتالله خامنهای نسبت به حضرت امام است و قطعاً یکی از علتهای توفیقات ایشان، کیفیت اطاعت از امام بوده است و چه خوب است که ماهم اینچنین باشیم نسبت به خود آقـا.
لازم است که این جملات را مجدد مرور کنیم، گویی که میخواهیم فرکانس بیسیم خود را با فرماندهی، کنترل و تنظیم کنیم و مطمئن باشیم که از سمت فرماندهی دستور میگیریم.
باید نوع و سطح نگاه به فرمانده نیز اصلاح شود. از نگاه تشریفاتی بیرون بیاید، از اینکه تصور شود که صرفاً ایشان اطلاعات خوبی در حوزة فرهنگ دارند و اینکه مثلاً ایشان صرفاً یک شعرشناس خوب هستند، از این تصورات باید پرهیز شود. باید بدانیم که فرماندة عالی، در جریان ریز میدان و عملیات هست و عقبة میدان را نیز بهخوبی زیر نظر دارد. این ما هستیم که وظیفه داریم به او و نقشهای که در دستانمان قرار داده، اطمینان و اعتماد کنیم، چرا که انحراف میلیمتری در نقشه، باعث میشود تا خط و معبر را به اشتباه برویم و …
لذا بعد از خود فرمانده، مهمترین چیز، نقشهایست که او طراحی کرده و در اختیار ما قرار داده. لازم است استمداد بجوییم، از اشرافی که او به میدان دارد، از اشرافی که او به دشمن و خطوط آن دارد، از تجربههایی که دارد. و لازم است از نقشه نیز غافل نشویم. این نقشه پر از نکات ریزیست که در پیشرفت و پیشبرد ما مؤثر است، مانع پسرفت ما خواهد بود، جلوی عقبگرد و کج رفتن ما را میگیرد، پس فرمانده را دریاب و نقشه را.
آیا بهراستی آقا که فرماندة کل قوای مسلح کشورند، به طریق اولی، فرماندهی عالی قوای فرهنگی را عهدهدار نیستند؟
آیا در حوزة فرهنگ، دغدغهها و نگرانیها بیشتر نیست؟
«آن دغدغه [فرهنگ] شبیه دغدغه در میدان جنگ است. میدان جنگ، از دغدغة بسیارى برخوردار است. اغلب شما لابد جبههاى هستید و این را میدانید. البته دغدغة میدان جنگ، بهمعناى رهاکردن سنگر، عقبنشینى و ناامید شدن نیست؛ دغدغهاى سواى اینهاست که هم در خطوط مقدم و هم در قرارگاهها، با آدم است. من هر دو جا بودهام و در این عرصه دغدغة جدى دارم.»۷۳/۴/۲۲
بهنظر میرسد تمام عناصر مؤثر در جبهۀ فرهنگی انقلاب عزیز اسلامی در ایران پس از ایمان به فرمانده و اشراف به نقشه لازم است در محدودۀ خود بهصورت قرارگاهی عمل کنند تا هر لحظه با رفت و برگشت مابین عرصۀ عمل و نقشۀ در دست و فرماندۀ بالادست، در موقعیت عمل صالح قرار بگیرند که: «مَن نامَ لم ینُم عنه».
مؤلفههای قرارگاه چیست؟ فرمانده، نقشۀ کلی و عمومی، نقشههای میدانی، عهد مشترک، عرصه و محدودة عمل، تهدیدات و خطرات بیرونی، آفتهای درونی، کار جمعی و گروهی، نیروهای عملکنندۀ موازی، و مردمی که باید به میدان بیایند.
اعتقاد ما این است که نیروهای قویای در سراسر کشور متعدد و پراکنده هستند، که اگر قرارگاهی عمل کنند و پس از ایمان به فرماندهی عالی و اعتقاد به نقشۀ کلی، مابقی مؤلفههای ذکرشده را بومی کنند، کشور پُر میشود از بردارهای ریز، متعدد و همجهت. هر برداری، در هر جایی، با هر اندازه و کمیتی که باشد، با نگاه قرارگاهی، همجهت است با مؤلفههای اصلی که برآیند این بردارها، یک بردار قوی خواهد بود از فرماندهی اصلی قرارگاه به سوی اهداف فرهنگی انقلاب.
آدمهایی که بهصورت قرارگاهی عمل کردهاند خیلی موفق بودهاند. مانند حاج عبدالله والی که فارغ از فعالیتهای مهم و چشمگیر او در حوزة عمرانی و محرومیتزدایی منطقة «بشاگرد» فعالیتهای فرهنگی او نیز اساسی بود. هم او بود که از ابتدای حضور در بشاگرد، چادر فرهنگی را در کنار سایر چادرها برپا کرد. و نقش مؤثری داشت در ایجاد و راهاندازی اردوهای جهادی متعدد، اردوهایی که بیش از آنکه نگاه اقتصادی داشته باشند، نگاه فرهنگی داشتند. هم او بود که با نگاهی دقیق و بلند مدت، اقدام به تأسیس حوزة علمیة بشاگرد کرد و با این کار، اقدامی اساسی و ماندگار انجام داد و امروز ما شاهد انسجامی خوب در رشد فرهنگی بشاگرد هستیم.
مساجدی هم که بهصورت قرارگاهی عمل کردهاند تأثیر زیادی در حوزة فرهنگ داشتهاند. مانند «مسجد جوادالائمهعلیهالسلام» و حرکت شهید حبیب غنیپور و مرحوم امیرحسین فردی که نویسندههای بسیاری را در حوزة ادبیات مقاومت و پایداری، رشد و بالنده کردند.
یک سازمان، یک همایش، یک جشنواره، وقتی قرارگاهی عمل کند آثار و برکات بسیاری خواهد داشت. مانند «جشنواره مردمی فیلم عمار» که با عملکرد خوب خود، باعث رونق تولید در حوزة فیلمسازی با نگاه اسلامی و انقلابی شده است.
هرکس در هر جایی که هست، در هر شهر و روستایی که هست، در هر مسجد و پایگاهی که هست، در هر مدرسه و دانشگاهی که هست، میتواند قرارگاهی عمل کند.
میگوییم قرارگاهها تا بگوییم وحدت فرماندهی، وحدت نقشة کلی، وحدت هدف و عهد مشترک.
قرارگاهی عمل کردن یعنی با فکر و برنامه عمل کردن، بصیر بودن، دائماً و مستمراً به فرماندة بالادست نگاهکردن و نقشه را در دست داشتن. یعنی قطبنما داشتن، یعنی علیالدوام آفتشناسی کردن و توصیهها و تذکرات را زمزمه کردن. یعنی خوب دیدنِ پیشرفتها و پسرفتها و کندرفتنها. یعنی جمعی عملکردن و همراه کردن همه و استفاده از همه و از مردم غافل نبودن و آنها را یکی از مؤلفههای اصلی دانستن.
قرارگاهی عمل کردن یعنی اطاعت از فرماندهی:
«اطاعت نکردن از فرمانده در میدان جنگ مثل اطاعت نکردن از خدا و رسول(ص) است، فرمانده که گفت برو، باید بروی.
این چیزی است که ما باید یاد بگیریم. نقشة کار دست اوست.
انسان تحتِ فرماندهی برای خاطر اینکه جسمش حرکت بکند، لازم است که قلبش معتقد بشود.
«ما جَعَلَ اللهُ لرجلٍ من قَلبَینِ فی جَوفِهِ» دو تا دل که انسان ندارد، یک جا باید به آدم دستور بدهد.
فرمانده، محور است، اصلِ تشکیلات است، فرمانده باید حفظ شود، فرماندهیِ فرمانده نباید نقض شود.
فرماندهی وقتی گفت، باید موبهمو اجرا شود.
اگر یک کاری را گفت: بشود، این ایمان است؛ تا کجا میرود؟ تا شهادت…
آن صمیمیت و محبتی که بین فرمانده و فرمانبران لازم است وجود داشته باشد، آن اساسیترین عنصری است که میتوان روابط یک مجموعه را، یک واحد را، تنظیم کند.»
برگرفته از بیانات معظمله در تاریخهای ۶۰/۱۰/۱، ۶۲/۳/۱۲، ۶۳/۱۱/۱ و ۶۹/۶/۲۹
***
کتاب قرارگاههای فرهنگی
در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ مجموعهای از فعالان پشتیبانی و حمایت از تشکلهای فرهنگی، توفیق شرفیابی به محضر مقام معظم رهبری مییابند. حرفهای مهمی ردو بدل میشود، گزارشهای متعددی داده و رهنمودها و توصیههای مهمی شنیده میشود. شاید بعضی از جملات بیانشده در این دیدار، مختص توجه همان مجموعه باشد، اما عموم صحبتها ناظر به کلیت یک تشکل فرهنگی است که باید به آن توجه ویژه داشت.
فضا و وقت جلسه باعث اختصار توصیهها و نظرات گردید، لذا لازم بود برای تنظیم نقشۀ کلی قرارگاههای فرهنگی ضمن حفظ ترتیب نکاتِ آن جلسه، از مطالب و نکات گفتهشدۀ معظمله خصوصاً در جلسات بخشهای مختلف حزب جمهوری اسلامی در سالهای اول انقلاب بهره جست تا بیش از این گذر زمان و کمالتفاتی مطلعان، میان ما و آن معارف فاصله نیندازد.
لذا کتابی ساخته شد با محوریت سخنان آن جلسه و مطالب مکمل سالهای قبل، همراه با توصیف مصادیقی از شهدای انقلاب به سبک: شرح مکمل بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۲ با موضوع «پشتیبانی و حمایت از تشکلهای فرهنگی» با دیگر بیانات معظمله
سخنرانی اصلی، محور کتاب و بهصورت برجسته و پررنگ نمایش داده شده و سایر متون که با قلم ریزتر در کتاب هستند، بهعنوان شرح سخنرانی اصلی در کتاب جای دارند.
این کتاب از مواردی همچون پینوشت، نمایه و فهرست تفصیلی و… خالی نگهداشته شده تا حجم کتاب بهصورت عملیاتی حفظ شود که بتواند همراهِ همیشگی باشد.
پیش از این نیز کتابی با عنوان «دغدغههای فرهنگی» در اردیبهشت سال ۱۳۹۰ منتشر شد و تا امروز که سه سال از انتشار آن میگذرد، ما شاهد رشد آگاهیِ جامعه در سطوح مختلف نسبت به این دغدغه و نگرانی بودهایم. شخصیتهای مطرح فرهنگی، در رابطه با این دغدغهها به صحبت و گفتگو پرداختند و بسیاری نیز آن بیانات را سرلوحة عمل خود قرار دادند. این دو کتاب در کنار هم قرار دارند و مطالعة هر دوی آن ـ با شروع از کتاب دغدغههاـ توصیه میشود. مطالعة هر یک، اکتفا از مطالعة دیگری نمیکند و فصل مشترکِ مطالب این دو کتاب، تنها به اندازة یک صفحه است.
در کتاب قرارگاهها جا داشت که نکات مربوط به «اخلاق تشکیلاتی» نیز ذکر شود اما با توجه به کاری که در کتاب دغدغهها صورت گرفته بود، و قصد تکرار محتوا در دو کتاب را نداشتیم، لذا مخاطب محترم را در این موضوع، به کتاب دغدغهها ارجاع میدهیم.
حقیقتاً هر دو کتاب لازم است بهتناوب و بهنیاز مطالعه و مداقه شوند چراکه گذر زمان و اشتغال کارها، باعث غفلت از این صحبتها میشود و لازم است که این جریان فرهنگی خشتهایش درست و صاف بالا بیاید و باید شاغولی در دست گرفت و مرتب کارهای انجامشده و قدمهای پیمودهشده را ارزیابی کرد و این محقق نخواهد شد جز با رجوع مکرر در مکرر به منویات حضرت آقـا.
دیگر وقت آن رسیده تا تألمات مقام معظم رهبری در حوزۀ فرهنگ از سوی جوانان مؤمن التیام یابد و با نگاهی مردمی و تکیه بر استعدادات مردم به عرصۀ فرهنگ کشور نگریسته شود. نمیگوییم از مسئولین فرهنگی ناامید هستیم ولی: «مسئولین فرهنگی ما مردمان خوبی هستند، منتها به کارهایی که در سطوح متوسط انجام میگیرد توجه ندارند.»۱۳۷۱/۵/۲۱
با رجوع به بیانات آقا درمییابیم که «مردم» نقش و جایگاهی ویژه در مسئلة فرهنگ دارند و همین مردم بودهاند که فرهنگ چندین ساله را رشد و انتقال دادهاند و بعضی از سخنانی که در گوشه و کنار میشنویم که کار فرهنگی بر روی مردم جواب نمیدهد و مردم اهل مطالعه نیستند و… ناشی از عدم توجه و آگاهی است. بهراستی که کار فرهنگی برای مردم، جواب میدهد و وقوع انقلاب، سند روشنی است بر تأیید همین حرف. چراکه انقلاب اسلامی، یک انقلاب اقتصادی یا سیاسی نبود، بلکه یک «انقلاب فرهنگی» بود. اگر کمکاری مسئولان فرهنگی و قرارگاههای فرهنگی در دهههای هفتاد و هشتاد نبود، آنگاه ما شاهد سخنانی تألمبار در آن دوران نبودیم. آن دوران گذشت…
حقیقت این است که در جبهة فرهنگی رویش بهوجود آمده. درخت فرهنگ انقلاب، یک جَست فرهنگی زده و الان، زمان، زمانِ کار است و در درجة اول، اولویت با بازپسگیری زمینهای از دسترفته، که هنگام خواب، دشمن از دست ما ربوده است. و سپس پیشروی و پیشرفت و فتح زمینهای جدید، که این معنای حقیقی «صدور انقلاب» است.
هدف کتاب «قرارگاههای فرهنگی» انتقال دستورالعمل است، آنهم از فرماندة عالی یا عالیترین فرمانده.
در انتهای آن جلسه (۱۳۹۲/۲/۲) از معظمله سؤال کردهاند: «ادامة راه چگونه خواهد بود؟»
ما تعمداً نکتهای از ایشان برای آن نیاورده و به همان جواب مختصر و کلیدی آقا بسنده کردهایم، تا دچار تفسیر به رأی نشویم اما، حقیقتاً تداوم راه، به اطاعت کامل از ولی امر است. ولی امر، حجت خداست، تالیتِلو معصوم است، نایب و مسئول دفتر امام غایب علیهالسلام است، خلف صالحِ امامِ راحل و وارث علمای راستین است…
و حالا زمان، زمانِ اطاعت است:
«آنچه نقطة مهمتر عرض من است، خطاب به جوانهایی است که در سرتاسر کشور فعالیتهای فرهنگی را بهصورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با ارادة خودشان، با انگیزة خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند بهطور جدی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملت، ایفا کرده است.»۱۳۹۳/۱/۱