کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

حاشیه‌نگاری| زائر نیجریه‌ای، میهمان معراج شهدای اهواز

23 اسفند 1401 ساعت 0:00

معراج شهدا پناهگاه امن مفقودین هشت سال دفاع مقدّس است. شهدایی که در این روزهای پایانی سال پذیرای میهمانانی از سراسر جهان می‌باشند.


به گزارش خبرنگار راهیان نور، معراج شهدای اهواز در پادگان شهید محمودوند واقع در سه راهی خرمشهر قرار دارد که این روزها مقصد بسیاری از زائرین راهیان نور از داخل و خارج کشور شده است. یکی از این گردشگران، زینب علی بابا اهل نیجریه است.

هنگامی که قصد ترک کردن معراج شهدا را داشتم، او را دیدم. وقتی از آن فاصله دور نگاهش کردم، متوجّه شدم زائر غیرایرانی است؛ چهره، رنگ پوست و حتّی مدل روسری و پوشش او گواهی بر این گمان بود. 

جلوتر رفتم، دختری جوان همراهش بود که راهنمایی‌اش می‌کرد و به زبان انگلیسی با او سخن می‌گفت. 

با آن‌ها سلام و احوال‌پرسی کردم و گفتم خبرنگار هستم. او را به چند دقیقه گپ زدن دعوت کردم. دختر جوانی که همراهش بود اشاره کرد که زینب خسته است. امّا زینب گفت اجازه بدهم نمازش را بخواند و بعد با هم صحبت خواهیم کرد. 

دقایق کوتاهی را در محوّطه بیرونی معراج شهدا منتظرش ماندم. و من در  این لحظات به این فکر می‌کردم که زینب چقدر به نمازش پایبند است. 

یادِ سخن شهید رجایی افتادم که می‌گفت: به نماز نگو کار دارم، به کار بگو نماز دارم. در همین فاصله بود که زینب را دم در دیدم. لبخندی زدم و دعوتش کردم که بنشیند.

پرسیدم: آماده‌ای؟ خندید و گفت: بله.

از تاریخ آمدنش به ایران پرسیدم، گفت: در فوریه ۲۰۲۱ به ایران آمده‌ام. گفتم چرا ایران؟ گفت: می‌خواستم ادامه تحصیل بدهم.

دانشجوی دانشگاه کرمان بود، تا به حال به شهرهای زیادی از ایران سفر کرده بود. می‌گفت: من داستان‌های زیادی راجع به این مناطق شنیده بودم. از دوستانم، حتّی در نیجریه از جنگ میان ایران و عراق روایت‌هایی به گوشم رسیده بود. اکنون که جنگ تمام شده است، آمده‌ام این مناطق و آثارش را از نزدیک ببینم.

از حال و هوای معنوی یادمان‌ها پرسیدم. در چهره‌اش شادی موج می‌زد، امّا به سختی اسم مناطق عملیاتی را به خاطر می‌آورد، سعی کردم کمکش کنم. نام چند منطقه را به او گفتم، همین‌طور که داشتم مرور می‌کردم، به نام شلمچه رسیدم. زینب سری تکان داد و گفت: شلمچه!

می‌گفت: یک جای دیگر هم هست که پر از آب است. گفتم: اروند را می‌گویی؟ گفت: بله، بله اروند.

حال و هوای شلمچه و اروند عجیب او را مجذوب خود کرده بود.

در پایان از او پرسیدم: آیا برای بار دوم هم اینجا را به عنوان مقصد سفرت انتخاب می‌کنی؟ و او با لبخندی پر از قاطعیت، سرش را به نشانه  "بله" تکان داد.

زینب علی بابا عجله داشت و باید می‌رفت، و من خستگی را در چشمانش حس می‌کردم. با هم خداحافظی کردیم و از اینکه دعوت من را برای مصاحبه پذیرفته است از او تشکّر کردم.
 
خبرنگار جهاد رسانه‌ای شهید رهبر: فاطمه عصّاری

انتهای پیام/


کد مطلب: 17794

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/17794/حاشیه-نگاری-زائر-نیجریه-ای-میهمان-معراج-شهدای-اهواز

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com